کافی است بعد از دیدن Spider-Man: Into the Spider-Verse، کمی به همین پیتر پارکر، سکانسهای مهمش در فیلم و شخصیتپردازی صورتگرفته برای او فکر کنید، تا بفهمید چرا میتوان گفت اثر سونی پیکچرز، واقعا به مقدار لازم روی همهی کاراکترهایش وقت میگذارد. برخلاف تمام فیلم های ابرقهرمانی دیگری که مشخصا، تمام تلاششان را به کار میبندند تا زمانهایی کم و بیش برابر را تحویل مهمترین سوپرهیروهایشان بدهند. آیا این به معنی بهتر بودن Spider-Verse نسبت به تمام آن فیلمها است؟ نه. ولی حداقل مترادف با تکراری نبودنش است.
البته به اشتباه فکر نکنید که نکات مثبت مورد اشاره، Into the Spider-Verse را از داشتن برخی ضعفها مصون میدارند. یکی از جدیترین مشکلات فیلم که متاسفانه در اکثر دقایقش هم برطرف نمیشود، خالی بودن جدی آن از تعلیقی است که مخاطب را پای ثانیههایش نگه دارد. از شخصیتپردازی کاملا پیش پا افتادهی آنتاگونیستها (به جز یکی از آنها) تا رابطهی اطمینانبخش مایلز مورالز با دیگر اسپایدیها، سبب میشوند که تماشای فیلم، تنها به خاطر محتوای فکرشده و جذاب آن، شوخیهای لحظهای و قابل لمسش و از همه مهمتر لذتبخش بودن همراهی با کاراکترهای اصلی به سبب تازگی جنس پرداخت آنها و روابطشان با یکدیگر، در حد و اندازهی لازم خواستنی باشد.
اما وقتی اینها را از فیلم بگیرید و به آن فکر کنید که در صورت ارتباط برقرار نکردن با معنی داستان که به عشق ما نسبت کمیکها، انیمیشنها، فیلمها و در کل تمام ابعاد سرگرمیهای عامه بازمیگردد، شخص چه دلیلی برای دیدن Spider-Verse دارد، به در بسته خواهید خورد. چون فیلم نه تنها ابدا شما را نگران جان شخصیتهایش نمیکند و نه تنها تعلیق را مثلا با عنصر دیگری مانند تمرکز روی دوستیهای شکنندهی اعضای گروه با هم بنا نمیسازد، بلکه در بسیاری از نقاط کلیدی مانند پایانبندی، نمیتواند قابل پیشبینیتر از چیزی که هست، به نظر بیاید. نتیجه هم چیزی نیست جز همین که مخصوصا در کشورهایی به جز آمریکا، قطعا تماشاگران قابل توجهی خواهند بود که بعد از رسیدن به میانههای قصه، بتوانند Spider-Verse را کنار بگذارند و میلی هم به ادامه دادن پروسهی تماشای انیمیشن تا انتهای کار، نداشته باشند.
در آن طرف ماجرا ولی عناصر وابستهتر به سلیقهای را در فیلمنامهی اثر داریم که برخی افراد کاملا آنها را درک میکنند و حتی به خاطرشان انیمیشن را فوقالعادهتر از قبل میبینند و بعضی بینندگان هم با تمرکز روی آنها، به Spider-Man: Into the Spider-Verse تهمت کلیشهای بودن خواهند زد. مسئله اینجا است که برندهی جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال، فیلمی دربارهی تکتک اشخاصی است که با عشق و علاقه و وقت گذاشتن، قصههایی مثل آن را دنبال میکنند. آدمهایی که از کودکیشان داستانهای بتمن و اسپایدرمن را شنیدهاند و اگر با آنها به اندازهی کافی صمیمی باشید، متوجه میشوید که بودن در دنیای این کاراکترها، برایشان دست کمی از واقعیت روزمره ندارد. آدمهایی که همراه پیتر پارکر میان آسمانخراشهای نیویورک تاب میخورند و همراه شوالیهی تاریکی پا به تاریکترین نقاط گاتهام میگذارند، در حالی که در تمام مدت، روی صندلیشان مشغول خواندن چند کامیک یا دنبال کردن دقایق فیلمها یا انیمیشنهای محبوبشان هستند. مایلز مورالز در اینجا، نمایندهی تمام این آدمها است. نمایندهی من، شما و هر کسی که طرفدار این شخصیتهای خیالی هستیم و همین طرفداری، در زندگی، آرامش فکر و باورهای خودمان هم کمکمان میکند.
:: موضوعات مرتبط:
نقد و بررسی ,
,
:: برچسبها:
Spider-Man ,
Spiderman ,
Sony Pictures Animation ,
Nicolas Cage ,
Action Movies ,
Comdey Movies ,
Mahershala Ali ,
Spider-Man: Into the Spider-Verse ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0